پویه دویدن (وِ) ضباح. ضبح. رقص. رقص. رقصان. فرار. فرّ. شطف و شطوف. مفر. وقصه. عسل و عسلان. (منتهی الارب). رمل. (صراح). خبب: ارتجح البعیر، جنبید شتر در پویه دویدن. (منتهی الارب). ارقال، پویه دویدن شتر. رجوع به پویه شود ادامه... ضباح. ضبح. رَقَص. رَقْص. رَقَصان. فرار. فرّ. شطف و شطوف. مفر. وقصه. عسل و عسلان. (منتهی الارب). رمل. (صراح). خبب: ارتجح البعیر، جنبید شتر در پویه دویدن. (منتهی الارب). ارقال، پویه دویدن شتر. رجوع به پویه شود لغت نامه دهخدا